اگر ماه‌ها در رسانه‌های مدعی اصلاح‌طلبی جستجو کنید قریب به محال است که با یادداشت یا تحلیلی مواجه شوید که در آن با عطف دقیق و مشخص به برجام کلامی روشن دربارۀ آثار و نتایج برجام بر معیشت و اوضاع اقتصادی مردم گفته شده باشد.
به عوض، الی ماشاالله دربارۀ فرصت طلایی یا نقره‌ای و امثال آنها برای نیل به توافق و یا آه و افسوس برای از دست‌دادن چنین فرصت‌هایی سخن گفته می‌شود.

در موارد نادری هم که به آن آثار پرداخته می‌شود کلّیاتی همچون «بهبود اوضاع اقتصادی»، «مهار تورم افسارگسیخته»، «رفع‌شدن مشکل بیکاری»، «روشن‌شدن تکلیف مردم»، «رونق‌گرفتن تولید و تجارت»، «مشخص‌شدن بسیاری از سیاست‌های مملکت»، «آرام‌گرفتن بازار ارز»، «سامان یافتن وضع توزیع دارو»، و نظایر اینها ذکر می‌شود بدون اینکه تحلیل یا توضیح داده شود که کدام‌یک از این آثار بواسطۀ کدام‌یک از بندها یا بخش‌های برجام حاصل خواهد شد. تو گویی از زمان اجرای برجام در 26 دی 1394 تا زمان نقض برجام توسط آمریکا در 18 اردیبهشت 1397، حدود دو سال و چهار ماه، این قبیل آثار یا بعضی از آنها روی‌هم‌رفته محقّق شد. تو گویی ولی اله سیف، رئیس کل بانک مرکزی دولت تدبیر و امانتداری و راستگویی، در سخنرانی‌اش در شورای روابط خارجی آمریکا در سال 1395 داشته فقط یک مشت دروغ تحویل آمریکایی‌ها میداده که دربارۀ نتایج ملموس برجام می‌گوید: «تقریبا هیچی».

هنگامی که برجام حلّال همۀ مشکلات اقتصادی و کمبودها و سوءمدیریت‌ها و غارت‌های کاملا مرسوم نجومی خوانده می‌شود، رسانه‌های اصلاح‌طلب به ندرت متذکر می‌شوند که در صورتی که رژیم آمریکا به برجام صادقانه عمل کند تنها و تنها تحریم‌های هسته‌ای تعلیق و یا رفع خواهد شد. و این یعنی، سه دسته تحریم‌های دیگر قاطعانه و بدون کمترین کاهشی در جای خود باقی می‌مانند.

این رسانه‌ها هیچ‌گاه به مردم نمی‌گویند که هیچ تضمینی یا سازوکاری برای ممانعت از اِعمال مجدد تحریم‌های هسته‌ایِ تعلیق یا لغوشده تحت عنوان سه دسته تحریم‌های دیگر وجود ندارد.

این رسانه‌ها افکار عمومی را چنان ساخته و پرداخته‌اند که مردم نوعاً هیچ اطلاعی ندارند که در صورت رفع انسداد از دارایی‌های بانکی ایران در آمریکا و کشورهای هم‌پیمانش، این دارایی‌ها چه بخشی از صدها هزار میلیارد تومنی است که مداوماً توسط مقامات شیفتۀ قدرت و ثروتِ ظاهرالصّلاحِ نظام چپاول می‌شود.

آری! مردم باید فقط و فقط منتظر توافق باشند و برای جشن و پایکوبی و دست‌افشانی لحظه‌شماری کنند.

روشن نیست این قبیل رسانه‌ها با این رویۀ افکار عمومی‌سازی چگونه نارضایتی و انزجار عمومی را در هر دو حال زمینه‌سازی می‌کنند؟ هنگامی که رسانه‌های مدعی اصلاح‌طلبی برجام را کلید طلایی حلّ عموم مشکلات مردم جا می‌اندازند، عدم توافق می‌شود فاجعه و زمینه‌ساز نارضایتی گسترده. و در صورت توافق، انتظارات مردم بتدریج اما بسرعت ناکام خواهد شد و باز هم نارضایتی گسترده. زیرا اولا این باور غلط به مردم القاء شده که برجام رافع جمیع تحریم‌هاست. و ثانیا این باور غلط به مردم تدریجا تلقین شده که جمیع مشکلات و نابسامانی‌های مملکت محصول تحریم‌هاست.

آری! وضعیت منحط و شرم‌آور عرصۀ رسانه‌ای حکمرانی ما چنین بوده، و برغم گذشت چهل و اندی سال از گام اول انقلاب 1357، کماکان چنین است.

ناگزیرم آشکارا بگویم که رژیم آمریکا با فرهنگ ما، حکمرانی ما، عرصۀ سیاست‌ورزی ما، استقلال و حاکمیت ملّی ما، آری! با دموکراسی در ایران ــ به هر مقدار که باشد ــ مشکلات عدیدۀ بنیانی دارد. اما باید اعتراف کنم که رویۀ بسیاری از فعالان رسانه‌ای و سیاسی ما، هم مدعیان اصلاح‌طلبی و هم مدعیان اصول‌گرایی، آب به آسیاب مطامع و نقشه‌های آمریکا و هم‌دستانش می‌ریزند: اصلاح‌طلبان، به نحوی و اصول‌گرایان، به نحوی دیگر!

 ”یخادعون‌الله والذین‌امنوا و مایخدعون الاانفسهم و مایشعرون“(سورۀ مبارکۀ بقره: 9؛ با خدا و مومنان نیرنگ می‌کنند، و نیرنگ نمی‌کنند جز با خود، و درنمی‌یابند).
جمعه ۲۵ شهریور ۱۴۰۱.

به اشتراک بگذارید : | | |