تحریم انتخابات: همسویی با دشمنان ایران!
چهارمین سرگشاده به رهبری نظام

تحریم انتخابات: همسویی با دشمنان ایران!

بسم رب الشهداء و الصدیقین
سلام و رحمت خدا بر رهبر نظام جمهوری اسلامی،
حضرت آیه‌الله حاج سید علی خامنه‌ای، و با آرزوی مزید سلامتی و خیر و رستگاری.

نظر به اینکه حضرتعالی به کرات بر اهمیت ویژه مشارکت مردم در انتخابات سیزدهمین ریاست جمهوری تاکید کرده‌اید لازم دیدم ملاحظاتی چند در این باب را به استحضار جنابعالی برسانم.

در این ایام برخی با انگیزه‌های متفاوت تذکر می‌دهند که تحریم‌کنندگان انتخابات با سلطه‌طلبان آمریکایی‌ـ‌اروپایی، منافقان داخلی و خارجی، رژیم اسرائیل، و حکّام فاسد و مستبد عربی و هکذا، در این انتخابات همسو و همگام شده‌اند.

این موضع از جهات مهمی نیازمند تحلیل است تا عمق و زوایای پنهان آن روشن‌تر دیده شود. برای هر کنش سیاسی میتوان و بنظرم باید دستکم دو عنصر را لحاظ کرد. یکی هدف و دیگری ابزار نیل به هدف. هدف سلطه‌طلبان آمریکایی‌ـ‌اروپایی و متحدان‌ و اذناب‌شان از ترغیب به تحریم انتخابات، سیطره بر ایران و تضعیف اقتدار ملّی و بین‌المللی ایران برای مهار کشور است تا هم منابع آن را براحتی بدوشند و به غارت ببرند و هم آن را فرمانبردار و ابزاری برای خودکامگی خود کنند.

اما تا آنجا که بنده توانستم نظر برخی از تحریم‌کنندگان را دریابم آنها اهداف متعددی را از ابزار تحریم انتخابات تعقیب می‌کنند:
اولا، اعتراض به محدودشدن گزینه‌های‌شان(همان مهندسی انتخابات توسط نظام) و نتیجتا، تضعیف جمهوریت و مردم‌سالاری و حق تعیین سرنوشت.
ثانیا، اعتراض به سیاست راهبردی عدم تعقیب قضایی مقامات فاسد و مفسد نظام و نتیجتا، گسترش قدرت بیکران دربار زروزوروتزویر، که نهایتا به استضعاف هر چه بیشتر مردم انجامیده، اقتدار ملی و پایگاه مردمی نظام را هر چه سست‌بنیان‌تر کرده است.
ثالثا، اعتراض به سیاست راهبردی عدم مسئولیت‌پذیری بسیاری از مقامات عالی‌مقام نظام نسبت به تصمیمات‌شان و نتیجتا، تضعیف گسترده مردم‌سالاری یا همان حاکمیت مردم.
رابعا، اعتراض به اَبَرسیاست راهبردی صغیرپنداری مردم، همان که با چند سیاست واسطه به تضعیف شدید حقوق مردم برای تعیین سرنوشت خویش و تحدید گسترده قدرت مردم می‌انجامد.

بسهولت می‌توانم به این اهداف ذوابعاد همچنان بیافزایم و تبعات گسترده آن در عرصه بین‌المللی را هم بدان اضافه کنم. اما بدین مقدار بسنده می‌کنم. قدری تامّل کنیم:
آیا حقیقتا میلیونها تن از مردمی که خواهان و مترصد تحریم انتخابات هستند همان اهدافی را تعقیب می‌کنند که دول سیطره‌طلب مکّار غارتگری که حاکمیت در ایران را ضعیف و فرمانبردار و قابل چپاول می‌خواهند؟

امکان دارد برخی استدلال کنند که: اما این سیاست تحریمیِ بخش بزرگی از مردم ایران عملا به تحقق همان اهدافی خواهد انجامید که دشمنان عزّت و استقلال و سعادت ایران می‌خواهند.
پاسخ اینست که: به شرطی، و آن شرط هم اینست که نظام اصرار داشته باشد کماکان و با قدرت هر چه بیشتر به تضعیف هر چه موثرتر جمهوریت و مردمسالاری(همانها که قدرت و مشروعیت و مقبولیت نظام در گرو آنهاست)، و استضعاف فزاینده معیشت و قدرت سیاسی مردم ادامه بدهد! تنها با حفظ مقتدرانه این اَبَرسیاست راهبردیِ مقامات قدرتمند نظام است که ایران و حاکمیت ایران دقیقا در جهت تحقق اهداف شوم براندازان و غارتگران گامهای موثّری را برمی‌دارد.

مردم ایران چهل و دو سالست که هر چه مقامات نظام گفته‌اند نجیبانه و از سر خوش‌باوری بر روی چشم گذاشته‌اند و از فقر و فلاکت و تضعیف گسترده قدرتشان هم در کمال بزرگواری چشم‌پوشی کرده‌اند. اما اینک فهمیده است که اولا حضور چپاولگران خونریز مکّار در جهان و در خاورمیانه امری گذرا و موقت نبوده همیشگی و ثابت است. ثانیا، بوضوح خیره‌کننده‌ای برایش آشکار شده که این روند ضدمردمی، ضدانقلابی، ضدجمهوریتی، ضدمردم‌سالاریِ مستانه(مست قدرت)، در حال شتاب بسوی تحقق اهداف دشمنان عزت و سعادت وطن عزیز است. و نتیجه آن، اضمحلال ثمرات انقلابی است که با ایثار و فداکاری میلیونها مرد و زن غیور این سرزمین، از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا بهمن ۵۷، گام اول آن برداشته شده اما چند دهه‌ای است که حیاتی روبزوال یافته است.

براستی مردم ایران چه گزینه دیگری جز همین اعتراض به این روند استضعاف اقتصادی و سیاسی خود و اضمحلال اقتدار ملّی و آرمانهای رفیع انقلاب پیش روی خود دارد؟ غارتگران و اشرار سفّاک بیگانه، چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن، همواره بوده‌اند. می‌ماند اینکه لاجرم نظام باید در کلان‌سیاست‌های راهبردی ضدمردمی و ضد جمهوریتیِ ضدانقلابی خود تجدیدنظر اساسی کند.

براستی چه توجیه عقلی و شرعی وجود دارد که: مردم بعلت وجود غارتگرانِ همواره در کمینِ جهانی باید نظام را در هر حال و وضعی که هست بپذیرد و برایش با تمام عسرت و رنج و استضعافی که همان نظام برایش تمهید و تدارک دیده، دعا و فداکاری و صبوری کرده بدان رأی دهد؟

براستی این چه نوع منطق یا عقلانیت ویرانگر نظام و مُلک و مردم است که از مردم چنین انتظاری دارد؟ یعنی، ملت ایران باید کمافی‌السابق بنشیند و نظاره‌گر این سیر نزولی و اضمحلالی حکومت و میهن خویش باشد زیرا ادعا می‌شود وظیفه ملی و شرعی و عقلی حکم می‌کند مردم، ولو بلغ ما بلغ، باید این تنها امکان اظهار نظر و اراده چهار سال یکبار خود را هم فدای کامروایی حضرات کند زیرا دشمنان در کمینند!

آیا عقل و شرع و وطندوستی حکم نمی‌کند که برعکس این مقامات عالی نظام هستند که هم بعلت نارضایتی گسترده اکثریت مردم ایران و هم بعلت چپاولگران بی‌رحم درکمین، باید به سیاستهای دیرینه تضعیف قدرت سیاسی مردم که مستقیما به تضعیف اقتدار ملی و اضمحلال نظام می‌انجامد پایان بدهند؟

آیا وقت آن نرسیده که مقامات عالی نظام به این سوال(و دهها سوال بنیانی دیگر) پاسخ دهند که چرا مقامات نظام باید بطور فزاینده‌ای بر طبل صغیرپنداری بکوبند و چهار نعل قدرت مردم را ناچیز و کمینه، و قدرت مقامات و نهادهای نظام را بیشینه کنند؟ سیاستی که همزمان تمام قدرتهای سلطه‌طلبِ مشتاق براندازیِ در کمین را بشدت و عمیقا مسرور و امیدوار به بازگشت سیطره و غارت سابق خود می‌کند.

حضرت آقا! این حقیر سالهای سال ناظر جنبش‌های اجتماعی‌ـ‌سیاسی برخی ممالک و نیز میهن عزیز بوده‌ام. مشارکت مردم در انتخابات با وعده‌های شیرین نامزدها و وعیدهای گونه‌گون شرعی و امنیتی سایر مقامات، اما قلوبی سرشار از نارضایتی و عسرت و ذلّت، ارزنی بر اقتدار مردمی، و استواری و اقتدار نظام نمی‌افزاید. نیز، قدرت نظامی و انتظامی و امنیتی داخلی در هنگامه‌ای غیرقابل پیش‌بینی اما البته محتوم همچون گوله برفی متلاشی و آب خواهد شد.

و اتقوا یوما ترجعون فیه الی‌الله ثم توفّی کل نفس ماکسبت و هم لایظلمون(مبارکه بقره: ۲۸۱).
سبحان ربی‌الاعلی و بحمده
سعید زیباکلام
۲۳ خرداد ۱۴۰۰

به اشتراک بگذارید : | | |