
بسم رب الشّهداء والصّدیقین
سلام و رحمت خدا بر رهبر نظام جمهوری اسلامی،
حضرت آیهالله حاج سید علی خامنهای.
ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات و رحمت و مغفرت الهی، و پرخیروبرکتبودن عید سعید فطر، نکات چندی را که بنظر میآید نظر کثیری از ملت ایران است به استحضار میرسانم.
۱.جنابعالی بمناسبتی فرمودید: “چون پای آبروی نظام در میان است، چون پای امنیت کشور در میان است، مردم میآیند وسط میدان، این نشاندهنده عزم ملی، اقتدار ملی و بصیرت ملی است(٩٨/١١/١۶).
حضرت آیهالله! کسی که فقر و تنگدستی آبرو و حرمتی نزد خانواده و خویشان و دوستان برایش باقی نگذاشته. که بیشتر، کسی که نه امنیت شغلی دارد و نه از هیچگونه امنیت درآمدی(همچون بیمه بیکاری و بیمه ازکارافتادگی) برخوردار است. و نه، چنانچه بخواهد حقوق معوقه چندین ماهش را مطالبه کرده اعتراض کند و دست به تجمعی کاملا صنفیِ غیر سیاسی بزند هیچگونه امنیت شغلی و قضایی و حتی جانی ندارد، چگونه میتوانیم انتظار داشته باشیم او برای آبروی نظام و امنیت نظام کمترین ارزشی قایل شود؟
این استدلالی فلسفی نیست که تخیل متافیزیکی فردی در ناکجاآباد تراشیده باشد! اینها استدلالهای وجودی و زیسته هر موجودی است که ما بشر مینامیمش. هیچ فکر کردهایم که منشا و مبنای اعتبار ضربالمثلی چون “دیگی که برای ما نجوشه، سر سگ توش بجوشه” چیست؟
رهبر جمهوری اسلامی! آیا روشن نیست که اگر به این دهها میلیون نفر هموطن مستضعف و محرومشده بگوییم: اما این مشکلات معیشتی ربطی به نظام ندارد و مولود دولتی مزوّر و حقّهباز و مفتون غرب و اشرافی و بیدرد است که با کمال شرمندگی از غربال شورای نگهبان خطاناپذیر عبور کرده، برای آنها تفکیکی بلاموضوع است و ابدا فرقی نمیکند؟
روشن نیست که برای آن اکثریت مستضعفشده بدرستی دولت و مجلس و قوه قضائیه و مجمع مصلحت نظام و شورای نگهبان و بیت حضرتعالی مجموعا یعنی حکومت، یعنی نظام؟ و آنها مصائب و رنج و دردهایشان را از جانب مقامات نظام میدانند؟
۲.نیز، فرمودهاید: “کسانی که ناظران بینالمللی هستند، قضاوتشان نسبت به کشورها و برخوردی که باید با این کشورها داشته باشند به این چیزها خیلی وابسته است. ببینند مجلس این کشور ـ اگر مجلسی دارد ـ روسای این کشور چه جور انتخاب میشوند؟ به وسیله چه کسانی انتخاب میشوند؟ با چه حجمی از پشتیبانی انتخاب میشوند؟ اینها تاثیر دارد.”(همانجا).
▪️آیا حضرتعالی براستی تصور میکنید که ناظران بینالمللی و بویژه رژیمهای تجاوزکار و استکباری ضددموکراسیِ سیطرهطلب غربی یا غیر غربی اینچنین سادهاندیشند که فقط به تعداد شرکتکنندگان در انتخابات توجه میکنند؟ یعنی، به وضعیت معیشتی فلاکتبار اکثریت مردم ایران توجه نمیکنند؟ به تورم کاملا افسارگسیخته، به اختلاسهای بینظیر نجومی، به حقوقهای نجومی، و به املاک نجومی توجهی نمیکنند؟ به اَبَرسیاست پنهانسازی مفاسد و تبهکاریهای مقامات نظام، مقدسسازی مقامات نظام، معافیت تعداد قابل توجهی از نهادهای اقتصادیـتجاریـمالی بسیار بزرگ از هر نوع حسابرسی و نظارت نهادهای عمومی و رسانهای توجهی نمیکنند؟
آیا آنها دهها شرکت ملّی و بزرگی را که با خصوصیسازی مورد بدترین شکل چپاول و غارت اشراف سیاسی قرار گرفته، نمیبینند؟
آیا آنها نمیبینند که نه کارگران، و نه معلمان، و نه بازنشستگان، و نه پرستاران، و نه دانشجویان، و نه کارمندان سراسر کشور حق قانونی برای ایجاد اتحادیه صنفی برای هیچ نوع مطالباتی ندارند؟
آیا آنها نمیبینند که کارگران حق هیچ تجمع مطالباتی صنفی ندارند و بمحض این نوع تجمعات دستور کلّی و علیالقاعده حمله نیروهای امنیتی یا پلیس امنیت به آنها و ضرب و شتم و بازداشت آنهاست؟
آیا آنها چند میلیون سرمایهگذار موسسات مالیـاعتباری امثال کاسپین، را نمیبینند که در روز روشن کلاهشان توسط این قبیل موسساتی که بمدد و با حمایت رجال حکومتی تاسیس شده، برداشته میشود و دستشان هم به هیچ جایی بند نیست؟
آیا آنها صدها هزار سرمایهگذار در بورس کشور را نمیبینند که با حمایت و تضمین مقامات عالیرتبه کشور به این وادی ورود کردند اما بخاک سیاه نشانده شدند، و هیچیک از مقامات هم ابدا پاسخگو نیست؟
آیا براستی آن ناظران بینالمللی و حکومتهای حیلهگرِ سیطرهطلب و قدرتطلب غربی به هیچیک از این پدیدارهای فضیحتبار و رسوای ضدمردمی نظام ما نمینگرند و فقط به صفهای پای صندوقها و آمار منتشره وزارت کشور نگاه میکنند؟
۳.حضرت آقا! فرمودید که “این جور نباشد که ما به زبان به مردم بگوییم که در انتخابات شرکت کنید، منتها یک جوری حرف بزنیم که مردم را از ورود در انتخابات دلسرد کند، این درست نیست، این غلط است.”(همانجا).
از این سخن چنین استنباط میشود که حضرتعالی آمدن و نیامدن مردم پای انتخابات را صرفا منوط به نحوه حرف زدن مسئولان و مقامات دانستهاید. گویی، چنانچه مقامات نظام و نامزدها همگی حرفها و وعدههای خوب بدهند و مفاسد متعدد یکدیگر را افشاء نکنند مردم، و بویژه طبقاتِ بشدت محروم و مستضعفشده، تجارب زیستی مالامال از درد و رنج، کاستیها، تحقیرها، سرشکستگیهای حیثیتی، توسریخوردنهای معیشتی، بعضا ضرب و شتمها، و گاها محاکمات پشت درهای بسته به اتهام بلاضابطه “تشویش اذهان عمومی” را در هنگامه انتخابات به یک باره و دفعتا فراموش میکنند و دوان دوان پای صندوقهای رای میدوند بلکه رژیم جعلی خونریز نژادپرست بیرحم اسرائیل و رسانههای اروپاییـآمریکایی از استقبال نسبی مردم ایران گزارشی بالنسبه مثبت تهیه کنند تا بشود مقبولیت و مشروعیت نظام را از آن نتیجه گرفت، و تمام!
و تمام هم یعنی، مردم کمافیالسابق با همان عدم پاسخگویی جمیع مسئولان و عدم شفافیت در تمام نهادها، بویژه نهادهای اقتصادی و مالی و بانکی، و همان سیاست راهبردی پنهانسازی مقامات مفسد و فاسدِ سارق مواجه خواهند بود و زندگیشان هم یعنی علیالدّوام با انبوهی از مصائب و بدبختیهایشان کلنجار رفتن.
رهبر ارجمند نظام! آیا تصور نمیکنید بعوض امیدبخش حرفزدن، لازمست امیدبخشی در سیاستهای رجال نظام عملا تحقق پیدا کند؟ بنظر حضرتعالی تا کی میتوان با حرف و حدیث، حمایت مردمی را برای نظام تدارک و جلب کرد؟
بنظر حقیر، نظام مدتهای مدیدی است که از سرمایه اصلی میخورد، سرمایهای که بسرعت در حال اتمام است.
و بالاخره، شفیقانه از جنابعالی استدعا دارم با اینگونه تعاملات موافقت و مرافقت کنید که وضعیت معیشتی ویران اکثریت مردم، جامعه ما، عرصه سیاست بسیار آلوده و منحط ما، و نظام غیرپاسخگوی ما، سخت و عاجل بدان نیازمند است.
فان توّلوا فقل حسبیالله، لاالله الّا هو، علیه توّکلت و هو ربّ العرش العظیم(سوره مبارکه توبه: ۱۲۹).
با آرزوی خیر و خدمت و عاقبت بخیری برای جنابعالی،
سعید زیباکلام،
مشهدالرضا، ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰